خاستگاه دوتار
در اسناد کهن تاریخی از دوتار نامی ،نبرده اند اما از سازی به نام تنبور یاد کرده اند که ویژگی هایی کم و بیش شبیه دوتار دارد. فارابی (قرن دهم میلادی) در کتاب الموسیقی الکبیر، از سازی با همین ویژگی ها سخن میگوید: « در سرزمینی که این کتاب را مینویسیم زیر عنوان تنبور از دو نوع ساز یاد می کنند: تنبور خراسان [سرزمین خراسان در آن زمان افغانستان کنونی و ماوراء النهر را نیز در بر می گرفت] که آن را در خراسان و سرزمینهای همجوار شرقی و شمالی آن می نوازند و تنبور بغداد که آن را در عراق و سرزمینهای همجوار جنوبی و غربی آن مینوازند.» (2178 :1930 Erlanger)
توصیف فارابی در مورد دوتار
فارابی تنبور خراسان را چنین توصیف میکند: «شکل و طول و حجم این ساز از سرزمینی به سرزمینی دیگر فرق می کند، اما همیشه و در همه جا دو سیم به قطرهای یکسان بر آن سوار کرده اند که به یک دکمه وصل هستند و از روی یک خرک رد میشوند. هر یک از سیم ها در شیاری بر روی خرک جای می گیرد و این باعث میشود که سیمها با هم تماس نداشته باشند. این دو سیم سپس از این سرِ ساز تا آن سرِ ساز کشیده میشوند تا به سیمگیر ساز برسند. در آنجا هر یک از سیمها از شکاف باریکی میگذرند، آنگاه دور ِدو گوشی، که روبه روی هم در دو طرف دسته قرار گرفته اند، می پیچند.» (242 .ibid). همین اطلاعات را صفی الدین اُرموی (قرن سیزده میلادی) نیز در کتاب الادوار خود از دو تار می دهد.(Erlanger 1938: 366)
دوتار یا تنبور خراسانی
اصل و نسب تنبور به گذشته ای بسیار دور بر میگردد. کهن ترین رساله ای که در آن از تنبور نام برده اند رساله ایست به زبان پهلوی مربوط به خسروپرویز و خادم او که در آن از سازهای بسیاری نام بردهاند (4-3,1944:483 Christensen) به گفته ی این خردادبه (درگذشت ۸۴۴ میلادی)، در کتاب اللهو الملاهی، ایرانیان تنبور را به سازهای دیگر ترجیح میدادند و اهالی ری و طبرستان و دیلمان همراه با این ساز آواز می خواندند.
عبد القادر مراغی (قرن ۱۵ میلادی) در رساله ی جامع الالحان از دو نوع تنبور یاد میکند. یکی تنبور شیروانیان (منسوب به شیروان آذربایجان) که از کاسه ای به شکل گلابی و دسته ای دراز تشکیل شده است و بر آن دو سیم (وتر) سوار کرده اند و آن را اهالی تبریز میسازند و دیگر تنبور کوچک تری که تنبور ترکی نام دارد. واژه ی دو تار در آغاز قرن پانزدهم میلادی در یک رساله ی مربوط به شهر بخارا ظاهر میشود.
هر چند در ترکیه و در آسیای میانه برخی از عودهای دسته دراز را تنبور می نامند، اما در ایران این نام به سازی با دو سیم اطلاق میشود که تنها صوفیان، خاصه اهل حق آن را می نوازند. حال چگونه میتوان ناپدید شدن این ساز را در سرزمینهای یاد شده توضیح داد؟ با توجه به اسناد و منابعی که در دست است میتوان گفت که دوتار همان تنبور خراسان است، اما به یقین پس از به وجود آمدن سه تار که دارای سه زه (سیم) بوده تنبور خراسان را که دو زه داشته دو تار نامیده اند.
منبع: کتاب رامشگران شمال خراسان(نوشته آمنه یوسف زاده)